تجویز رابطه با تلآویو توسط هم میهن
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۴۹۳۰
فارس پلاس؛ خط ویژه - خط ویژه، رصدی است روزانه از لابهلای روزنامههای داخلی و عملیات رسانهای پایگاههای خبری رسانههای ضد انقلاب، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
شبهه افکنی جریان غربگرا و جریان معاند درباره آرمیتا گراوند
آرمیتا گراوند دختر دانش آموز تهرانی، پس از به نتیجه نرسیدن معالجات گسترده پزشکی و بیست و هشت روز بستری در بخش مراقبهای ویژه، دیروز درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس نظر رسمی پزشکان، آرمیتا گراوند پس از افت ناگهانی فشار خون، دچار سقوط، ضربه به مغز و به دنبال آن تشنج مداوم، کاهش اکسیژن رسانی مغزی و ادم مغزی شد.
پیش از این رسانه های معاند مدعی بودند که درگیری بین این دختر دانشآموز و عوامل اجرایی مترو رخ داده است. اما فیلم هایی که حضور لحظه به لحظه این دختر دانش آموز را نشان می داد و همچنین اظهارات همراهان وی، بار دیگر ادعای دروغین رسانه های معاند را آشکار کرد.
در حال حاضر ۲ طیف همچنان مشغول شبهه افکنی درخصوص درگذشت آرمیتا گراوند هستند. یکی جریان معاند و دیگری جریان غربگرا در داخل کشور.
در همین رابطه روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:«مهر امسال برای «آرمیتا» و خانواده «گراوند» بیمهر و پاییزی بود؛ ۲۹ روز پیش دانشآموز رشته نقاشی خانوادهای مهاجر و کارگر، صحیح و سالم از خانه بیرون رفت و هیچگاه دیگر به خانه برنگشت... حالا هر کسی نسبتی با این خبر دارد و به نظر میآید روایتهای رسمی چند خبرگزاری و انتشار چند فیلم از فضای مترو هم تاثیر چندانی بر شفافیت نداشته است؛ فضایی که کارشناسان رسانه و جامعهشناسان آن را به خلأ فعالیت خبرنگاران و رسانههای مستقل و همچنین ریشههای کماعتمادی در جامعه کنونی ایران نسبت میدهند... همچنان جای خالی توضیحات بسیاری از افراد موثر در این پرونده، برجسته است.»
همزمان بی بی سی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، منوتو، رادیو فردا و دیگر رسانه های معاند در پی شبهه افکنی و تحریک احساسات مردم هستند.
این کار چیزی نیست جز دهن کجی به افکارعمومی و نمک پاشیدن بر زخم خانواده آرمیتا گراوند. انتظار مردم از دستگاه های ذیربط این است که با شبهه افکنان و شایعه سازان برخورد داده نشود که جریانی مغرض، با احساسات مردم بازی کند.
روزنامه اصلاحطلب: عادی سازی رابطه با اسرائیل، یعنی توسعه
روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «با اسرائیل چه کنیم» نوشت:«هیچکس نگفته که ما می خواهیم اسرائیل را نابود کنیم که اگر جمهوری اسلامی می خواست اسرائیل را نابود کند از اول انقلاب برای آن برنامه ریزی می کرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «من شانسی برای بقای دولت حماس نمیبینم. معتقدم بسیاری از رهبران این جریان ترور خواهند شد. اما قطعاً هوادارانی خواهند داشت اما شانسی برای مقاومت و پایداری حماس نمیبینم... همه کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با اسرائیل مشتاق هستند و حتی در این مقطع که عربستان گفته عادیسازی را تعلیق میکنیم در عین حال عنوان شده این روند پس از پایان جنگ آغاز میشود چراکه همه کشورها میخواهند توسعه پیدا کنند.»
گویا فعالین جریان غربگرا اصلا تحولات حوزه بین الملل را مطالعه و پیگیری نمی کنند، رژیم غاصب اسرائیل، رژیمی کودک کش و نامشروع است بنابراین باید از صفحه روزگار محو شود. این رژیم نامشروع، اکنون در بدترین وضعیت ممکن به سر می برد، اوضاع بحرانی در داخل و جنگ با حماس.
در حال حضار به دلیل تحولات اوضاع غزه و تبعات عملیات طوفان الاقصی مسئله عادی سازی روابط با اسرائیل کاملا به حاشیه رفته است و هر کشوری که این اقدام را انجام دهد، بر روی اسب بازنده شرط بسته است و قطعا دچار خسارت خواهد شد.
متاسفانه خط خبری و جهت گیری رسانه های منتسب به جریان غربگرا در موضوعات مختلف و از جمله مسئله اسرائیل دارای فصل مشترک های متعدد با رسانه های معاند است.
پایان پیام/.
منبع: فارس
کلیدواژه: غربگرا روزنامه هم میهن آرمیتا گراوند هم میهن رسانه های معاند آرمیتا گراوند جریان غربگرا دانش آموز عادی سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۴۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
شکست معنادارپیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
تحمیل خواستها و خط قرمزهادر پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.